یکی بود یکی نبود
              پنجشنبه بیست و دوم خرداد ۱۴۰۴
              22:8
            
          "یکی یه روز گفت: توی معادلهی زندگیم فقط خودم هستم و خدا.
وقتی به این نتیجه رسید، که نمیدونست با درداش چیکار کنه.
وقتی پر از درد شد، ولی کسی نبود که بفهمه، که مرهم باشه.
اونوقت فهمید، فقط یکی هست که همیشه هست. و فقط خودش مونده بود که باید بلند شه."
                برچسبها:
                من
              
            
          
            نوشته شده توسط:
            Sadaf